باران که می بارد :
یکی باید باشد که به تو زنگ بزند و بگوید چترت را برده ای ؟
یکی که نگرانت باشد حتی نگران اینکه زیر باران به این لطیفی خیس شوی …
یکی باید باشد که دست بکشد توی سرت و آب ها را کنار بزند …
اما چند وقتیست که باران دارد می بارد و کسی به من نگفته چترت را برده ای ؟
و کسی نبوده که دست بکشد توی موهایم …
اصلا همه ی اینها بهانه ایست که وقتی باران می بارد یکبار دیگر یاد تو بیفتم …

نظرات شما عزیزان:
فاطیما 
ساعت21:32---22 اسفند 1391
وآیـ چِهـ وِبیـــــ پاسخ:ممنون فاطیما جون
زهرا شمس! 
ساعت0:27---21 اسفند 1391
سلام حسین جون!
دلم برات حسابی تنگ شده!
مطالبت بیسته بیسته عاشقشونم!
پیش منم بیا!
|